رنجنامه سید احمد خمینی | بخش دوم | هادی هاشمی

رنجنامه سید احمد خمینی | مقصر کیست

بخش اول نامه را در همین سایت مطالعه کنید.. در ادامه این متن، درباره تاثیرات هادی هاشمی در عزل قایم مقام بیان شده است.

 

احساس تکلیف سید احمد

“بسم الله الر حمن الرحیم ”
حضرت آیت الله آقای منتظری دامت افاضاته
با عرض سلام و دعا برای سلامتی جنابعالی.
مدت مدیدی بود تصمیم داشتم مسائلی را خدمتتان عرض کنم. نه وقتم اجازه می داد و نه حال و ذهنیت جنابعالی را مساعد برای تحلیل واقعیات می دانستم. ولی واقعیات تلخ تر از زهری که اتفاق افتاد، زمینه را فراهم ساخت و من نیز احساس تکلیف بیشتر می کنم و با اجازه شما بدون مقدمه و تعارفات معموله به سراغ اصل مطلب می روم که مقصر در این واقعه کیست؟

من مروج شما بودم

شما راجع به هر کسی که بگویید با شما میانه ای نداشته است، در باره من چنین چیزی نمی توانید بگویید. چرا که از وقتی که خودم را شناختم، مرید و مروج شما بودم. اگر شما همیشه امام را ترویج می کردید من هم همیشه بعد از امام شما را ترویج می نمودم. اگر ترویج شما از امام به عنوان یک مجتهد مسلم پرفایده بود، ترویج من هم به عنوان فرزند امام از شما مؤثر بود. در سال 58 من قائم مقامی رهبری شما را به خیال این که رضای خدای در آن است عنوان نمودم.

هادی هاشمی به این نتیجه رسیده بود که امام و نظام چاره ندارد

حضرت آیت الله
باور نمی کردم روزی بیاید که ناچار باشم نامه ای تلخ برایتان بنویسم. ولی از آنجایی که هنوز مانند سال 58 بر عقیده خود پابرجایم که امام مظلوم است، لازم دیدم با چند جمله ای در مورد شما و مواضع شما، جنابعالی را خسته کنم.
امروز که این نامه را برای شما می نویسم قلبم آرام و مطمئن است که وظیفه دوستی و ارادت و صداقت را تا آنجا که در توان داشته ام انجام داده ام. و از آنجا که هر روز احتمال می دادم بواسطه برخوردها و مواضع شما این حادثه اتفاق بیافتد صریحاً و بدفعات به آقای هادی هاشمی داماد حضرتعالی گفتم که اگر قضایا به همین شکل ادامه پیدا کند علی الظاهر امام تحمل نخواهند کرد و مصلحت نظام را بر همه چیز و همه کس مقدم می دارند. همین پیغام را به شما دادم ولی هیچ گونه فایده ای نکرد. من مطمئنم که آقای هادی هاشمی به این نتیجه رسیده بود که امام و نظام چاره ای ندارند. جز این که دنبال آقای منتظری بدوند و چرا آقای منتظری آنچه را که مایل است نگوید؟ پس باید بگوید و امام هم باید قبول کند، که این حرف را از لابلای چند ساعت بحث با او درآوردم.

هادی هاشمی و دیدار با سید احمد …

من برای این که حادثه پیش نیاید بارها فقط و فقط برای دیدن آقا هادی به قم آمدم. با او در تمام زمینه ها بخصوص این قضیه تلخ صبحت کردم و بازگشتم. به او گفتم که این کار من صرفاً برای دوستی و علاقه به آقا است یک مرتبه فکر نکنید از موضع ضعف است. او می گفت می دانم ولی من می فهمیدم که این گونه فکر نمی کرد. معتقد بود ما از روی احتیاج این گونه برخورد می کنیم چرا که حضرتعالی را نمی شود کنار گذاشت پس چرا او و طیف آقا مهدی از دهان حضرتعالی مسائلشان را حل نکنند؟

گفتم در مقابل امام، شما میشکنید

حضرت آیت الله:
من به آقای هادی هاشمی در یکی از ملاقاتهای چند ساعته ام گفتم که آقای منتظری مانند ظرف شیشه ای می ماند و امام ظرف فلزیند. اگر به هم بخورند ایشان خرد می شود. به ایشان بگویید امام نشان داده است که در مقابل مصلحت نظام و اسلام از هیچ چیزی نمی گذرند. ولی متأسفانه بعداً که از ایشان پرسیدم که به آقای منتظری گفتی؟ گفت نه مطلب تند بود. به آقا هادی گفتم به آقای منتظری بگویید این حرف درستی نیست که “یا تمام حرفهای مرا باید  رادیوتلویزیون بگذارد و یا من فریاد می کشم که سانسور است “.
گفتم حرفهای ایشان به ضرر خودشان است. در آینده صحبتهای ایشان را کنار صحبتهای امام می گذارند و به عنوان مخالف امام نمی گذارند ایشان پا بگیرد.

برای مطالعه ادامه نامه سید احمد خمینی کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *